داستان واقعی اعتیاد به تریاک پدرم نابودی زندگیم بود ، چهره ناراحت و در هم فرو رفته ای داشت. به کنارش رفتم. ناگهان متوجه حضورم شد و به حالت معذبی خود را جمع کرد. مانند او را در زندان کودکان بسیار دیده بودم. کودکانی بی گناه که به جرم های مختلف در حال گذران محکومیت...